• وبلاگ : مشکوه
  • يادداشت : عيدي رجبيه من...+سفرنامه مشهد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام ...
    اره خودمم! نترس جيگيلي ام!
    الان آماده ام حتي چادرمم سَرَمه اينجوري بهت بگم... اومدم فقط ببينم آپ شدي يا نه ديدم بله چه آپيم(يا قران مامان صدا ميکنه...)
    اگه بدوني شکو به چه سرعتي دارم تايپ ميکنم باورت نميشه اگه احيانا سوتي بود توش به بزرگي خودت ببخش...ديگه بازم ببخش فرصت اسمايلي گذاشتن نيست وقت تنگه...
    از اول تا اخري که پستت رو خوندم متاثر بودم از اينکه تو اين مدت شديد ذهنمو درگير کرده بودي متاثر بودم از اينکه داري الان چه ميکني؟اين سفر خانوادگي بهت خوش ميگذره ...؟ (که ديگه نگي سفر با دوستان بهتره هرچند اونم ي مزه اي داره ولي به نظرم قابل مقايسه نيست...خب بگذريم ! )و از اينکه من هم ذهن تورو درگير خودم کرده بودم ..از اينکه وقتي ميريم زيارت ما طلبيده شديم يا طلبيدم!؟ مبهمه...سعي ميکنم بهش فک نکنم چون کرمِ ائمه سوال بردار نيست. و از اينکه تو اومدي و من دارم ميرم...بعدش باز قطعاً نوبته توس تو ميري مکه و من ميرم مشهد تو ميري سوريه و من ميرم مکه..چه پروسه ي خوشگلي...(چه ارزوي شيريني...)و ازش ميخوام کربلا هردو باهم باشيم...انشاءالله
    غذاي حضرت نوش جونت! انشاءالله با خون عجين بشه و مرام رضوي پيشه!
    نميدونم چه جوري خداحافظي کنم چون هيچ حدسي نميتونم بزنم که چي ميشه فقط ميتونم بگم دوسِت دارم نميگم چه قد چون زياده به عدد نياد بهتره...
    حلالم کن ....

    التماس دعا دارم ازت
    مثل هميشه ها که بهم ميگي بگم انذااااار. من هم مثله هميشه ها ميگم:
    ابشرکم بالمهدي.عج
    خدانگهدار