• وبلاگ : مشکوه
  • يادداشت : جنوب 89
  • نظرات : 1 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    وقتي کنسروها را پخش مي کرد، گفت «دکتر(چمران) گفته قوطي ها شو سالم نگه دارين. » بعد خودش پيداش شد، با کلي شمع . توي هر قوطي يک شمع گذاشتيم و محکمش کرديم که نيفتد. شب قوطي ها را فرستاديم روي اروند.عراقي ها فکر کرده بودند غواص است ، تا صبح آتش مي ريختند