در مورده شمس العماره:اول بگم كه وقتي يه مسئله ايي بزرگ ميكنن اونم چيزي مثل ماديات كه الان بين جامعه حرف اول و ميزنه وقتي بزرگ نمايي ميشه ديگه بقيه چيزا ميشه زير مجموعه
اون خونه اون ادما با اون قيافه ها طرز لباس پوشيدنا و...
انقدر ادم و جذب ميكنه كه كسي نگاه به حرفا نميكنه و اين مشكله دختري با اين همه مكنت و اين تيپو قيافه و اين خواستگارا همه جز اينكه بخوان خودشونو بزارن جاي اون دختر فكر نميكنم به مسئله ي مفهوم نگاه ميكردن كه چي ميگه در ثاني معيار اون دختر بيشتر براي قشر مربوط به خودشون بود اما كلا ميتونه از يه جهاتي خوب باشه اونم براي طبقه ي بالاي جامعه
درد مردم طبقه پايينه جامعه چي؟ حرف دختر پسراي اين طبقات هم همينه مشكلات همينه ؟پسره تو شغلش مونده اونوقت تمام خواستگاراي اين دختر همه پولدار بودن كدومشون سطح پايين بودن؟ يا يه دختر به خاطره اينكه وضعيت خوبي ندارن خواستگاراي خوبي هم براش نمياد چه برسه به اينكه 10 10 تا گزينش كنه نظر بده اشرافي گري در اين فيلم بيداد ميكرد يه جور روياست تا واقعيت
دلنوازان چندتا نكته خوب داشت اما ديگه خيلي تكرار شده در سطح جامعه فيلم نامه ها هم ضعيف بود
سريال هاي ماه رمضون به غير از زير بام اسمان كه بقيه افتضاح بودن
كلا نمره ي صدا و سيما از نظر من 10